این روزهای کرونایی، دور انداختن دستکشها و ماسکهای آلوده برای تعداد افرادی هنوز همان کنار پیادهرو است و یا کانالهای آب کنار خیابان و... که کارگران زحمتکش رفتوروب، مجبورند آن را جمعآوری و در داخل سطل تخلیه کنند
به گزارش روابط عمومی خانه صنعت، معدن وتجارت از کرمانشاه؛ این واژه «بلا بدور»، در فرهنگ عامه ما ایرانیان همیشه به کار میرود. کرونا را دیگر نمیشود گفت:«بدور». حتی متخصصان میگویند: دور نرو در خانهبمان، ما مردم این را متوجه شدهایم ولی دستکشها و ماسک ها و... را بنداز دور.
این دور برای تعداد افرادی هنوز همان کنار پیادهرو است یا کانالهای آب کنار خیابان و... محل تردد و زندگی خودشان که کارگران زحمتکش رفتوروب که از کمترین حقوق و مزایای شغلی برخودارند، مجبورند آن را جمعآوری و در داخل سطل تخلیه کنند و یا اگر هم احساس مسؤولیت کنیم، داخل سطلها تخلیه کنیم!، بعد چه میشود؟!.
اول زباله گردها میآیند با زیرورو کردن سطلها خود را آلوده و با انواع خودروها آن را حمل میکنند. تازه اگر داخل سطلها جستجو کنند و محتوی سطلها برای جستجوی مواد بازیافتی خالی نشود، مجدد باید پرسنل رفت و روب آنرا با کمترین امکانات جمعآوری کنند.
خوب حالا پسماندها جمعآوری میشود، در شهری مانند کرماشان که سایت بازیافت دارد، به سایت بازیافت انتقال میدهند. در سایت بازیافت کرمانشاه 140 نفر در سه شیفت کاری با سخت ترین شرایط و مشکلات بسیار کار میکنند که پسماندها پردازش شود. اصلا به این مشکلات فکر کردهاید؟!
هربار که پیشنهادی برای موضوع جلوگیری از زبالهگردی داده می شود، مدیران دلسوز میگویند بنده خداها باید نان بخورند. مانع نشوید! در نتیجه این مشکل اجتماعی و زیست محیطی به شدت در حال افزایش است، آیا این شایسته جامعه ایران است؟.
پیشنهاد جایگزین این است: باید داخل هر واحد آپارتمانی 2 مخزن یا سطل استاندارد برای پسماندهای تر و خشک مستقر شود (وقتی مخزنی در کنار خیابان نباشد زبالهگرد هم نیست ) و شهرداری با برنامهریزی مشخصی از درب خانهها و واحدها پسماندها را جمعآوری کند.
اما این برنامه برای شهرداری کرمانشاه هزینه دارد، مردم باید خود مسؤولیتپذیر باشند و در پرداخت هزینههای مدیریت پسماند مشارکت کنند و اگر بازیافت نشود چه؟.
زبالهها به محل دفن یعنی محلی همان بالاتر از سراب کرمانشاه انتقال داده میشود. آری! زباله را هم دور بندازیم. این دور کجاست؟ این دور همان سراب یا اطراف شهرهای ماست که هر روز به ما نزدیکتر میشود.
سالهاست ما انسانهای متمدن مانند یک کرونای مزمن، تمامی محیط زیست، آب و خاک و محیط اطراف زندگی را آلوده میکنیم ولی آن را نمیبینیم. آیا باید آلودگی مانند کرونا آنقدر شدید شود، تا بفهمیم که دیگر امکان زندگی برای ما نیست. ما یک کره زمین داریم. یک ایران زمین داریم و با دست خود هر روز در نابودی آن شریک هستیم.
مگر نه اینکه در سال 98 تعدادی از شهرها چندین روز برای آلودگی هوا و... تعطیل شدند؟ هنوز آلودگی خاک برای ما آشکار نشده! چون زمین نمیتواند فریاد بزند. تحقیق نمیکنید که در کشورهای توسعه یافته چگونه مشکلات پسماند را حل کردند؟
در این کشورها مردم هستند که هزینههای مدیریت پسماند را از مرحله تولید تا امحای آن را پرداخت می کنند.
سهم ما مردم کرمانشاه در پرداخت این هزینهها چند است؟ شهرداری کرمانشاه برای همین وضعیت موجود، مدیریت جمعآوری و رفت و روب پسماندها و انتقال به محل بازیافت که کمبودهای فراوانی دارد؛ برای هر خانوار ماهیانه 20 هزار تومان یعنی برای هر خانوار در سال 240 هزار تومان هزینه میکند. یعنی هر نفر در سال 60 هزار تومان در ماه 5 هزار تومان که طبق قانون باید یک یک ما افراد، کسبه و واحدهای اداری- تجاری ساکن در شهر کرمانشاه آنرا بپردازیم. شهرداری هم که درآمد محدودی دارد. لذا نمی تواند هزینه اجرای مدیریت پسماند منسجم و کاملی را پرداخت کند.
توجه کنید سهم هر نفر از ما برای 30 روز خدمات جمعآوری، نظافت، پردازش و بیخطر کردن زباله فقط 5 هزار تومان است.
شما تصور کنید 5 هزارتومان در ماه برای هر نفر، چه مبلغی است؟ یعنی بهای یک کیلوگرم میوه کنار خیابان. دو بار تاکسی مسیری سوار شدن. یعنی در طی سال بهای یک پرس غذای ساده برای هزینه یک سال مدیریت حمل و بازیافت پسماند ما.
اینجاست که مسؤولان از طریق رسانهها و تمامی امکانات باید تلاش کنند آگاهسازی کنند. آگاهسازی یعنی ایجاد بینش همراه با دانش، اگر آگاه شویم مسؤولیت پذیری ما برای سود اجتماع بیشتر میشود. یعنی شهروندانی میشویم با مسؤولیت اجتماعی برای حفظ سرزمینمان، کرمانشاه و در نهایت ایران.
بدانیم «دور» وجود ندارد. نتیجه تمام کارهای ما به خود ما بر میگردد. در این شرایط که به بیماری کرونا کمی فکر میکنیم، ببینیم سهم ما برای حفظ محیط زیست در هر شرایطی چه هست. محیط زیست وارداتی نیست باید در محیط و منطقه آن را حفظ کرد همانند جان و سلامت خودمان.
سعدی بزرگ میگوید: چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار
===================
یادداشت: هایده شیرزادی
انتهای پیام/